آلمان رو به فرسایش

معرفی کتاب آلمان رو به فرسایش :

کتاب آلمان رو به فرسایش ؛ چگونه به دست خود سرزمین مان را نابود می کنیم؟ اثر تیلو ساراتسین است که به تازگی در ایران ترجمه و منتشر شده است. کتاب ترجمه عنوان اصلی Deutschland Schafft Sich Ab است که نخستین بار در سال ۲۰۱۰ منتشر و توسط احمد نادری و سینا درویش عمران به فارسی برگردان و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت. آلمان یکی از کشورهای اصلی است که از ابتدا در نظام جهانی مدرن موضوعیت جدی داشته است و، آنچنان که هگل اذعان دارد، سهم خود را به عنوان یک ملت در تاریخ پرداخته است. آلمان اگرچه دیرهنگام به انقلاب صنعتی پیوست، با پیوستن خود موجب رشد عظیم و سرسام آور این انقلاب و تکنولوژی های مرتبط با آن شد. این مسئله در جنگ جهانی اول و دوم، که آلمان با اختراع جدیدترین جنگ افزارهای پیشرفته سبب خیرگی حریفان خود شده بود به اوج خود رسید، و پس از وقفه ای کوتاه در برهه پس از جنگ دوم، تا امروز توانسته است یکی از کشورهای محوری نظام صنعتی باشد.

یکی از کشمکش های نظام اجتماعی و داخلی آلمان که هنوز بر سر آن بحث جدی وجود دارد نظام دولت رفاهی پس از جنگ است که هنوز در قرن ۲۱ در آلمان کار می کند. در آلمان غربی پس از جنگ، طرح مارشال سبب رونق اقتصادی وسیعی شد، اما برخی مسایل باعث به وجود آمدن مناقشات عظیم در آلمان از زمان اتحاد در سال ۱۹۸۹ تاکنون بوده است. تیلو ساراتسین، بیش از سه دهه در مصادر مختلف در آلمان قرار داشته و نظام اقتصادی و اجتماعی آلمان را مورد مطالعه قرار داده است. او در کتاب آلمان رو به فرسایش قصد داشته در مناقشات آلمان طرف اردوگاه سرمایه داری تمام عیار با سرمشق آمریکا را بگیرد و تا حدی زیادی موفق بوده است.

ویژگی های کتاب :

کتاب آلمان رو به فرسایش ، یکی از مناقشه برانگیز ترین کتاب های تاریخ آلمان پس از اتحاد ۱۹۸۹ بوده است و همچنان نیز در مورد آن بحث می شود. اگرچه کتاب در سال ۲۰۱۰ نگاشته شده است (دو سال پس از بحران اقتصادی ۲۰۰۸)، با به وجود آمدن موج جدید مهاجرت پس از بحران سوریه و شروع بحث های جدی در موافقت و مخالفت با آن این اثر باردیگر مورد توجه ویژه قرار گرفته است. بن مایه اصلی کتاب را می توان ضدیت با مهاجرت از سویی و ضدیت با مهاجران مسلمان از سویی دیگر دانست؛ امری که سبب شد سارتسین از آخرین سمت کاری خود برکنار شود.

پس از انتشار کتاب بحث های زیادی در آلمان مطرح شد و عده ای موافق و عده ای دیگر مخالف ایده مرکزی نویسنده بودند، و آنچنان که خودش نیز در چند جای کتاب مطرح می کند، انگ نژادپرستی و قوم مداری بارها از سوی مخالفان به وی چسبنده شده است. یا آنکه سارتسین را نژادپرست بدانیم یا خیر، مسئله اصلی این است که کتاب آلمان رو به فرسایش و ایده مرکزی آن، اولا برای نخستین بار در آلمان  پساهیتلری تابوی بحث های عمومی در مورد مباحث نژادی را در فضای عمومی و رسمی شکسته و این، به نوبه خود، نوعی جسارت محسوب می شود. دوم و مهم تر اینکه افکار سارتسین را باید در بستر اجتماعی جامعه آلمان فهم و ارزیابی کرد. تمام ویژگی های احزاب راست گرا و راست اندیش و حزب «آلترناتیو برای آلمان» که در سال ۲۰۱۳ تاسیس شد را می توان در کتاب حاضر به خوبی ملاحظه کرد. در مجموع می توان کتاب سارتسین را محصول جامعه ی آلمان و شکل گرفته از بستر اجتماعی و فرهنگی آن دانست که ریشه های اجتماعی قوی دارد و، از این منظر، برای فهم جامعه ی آلمان بسیار ضروری است.