معرفی کتاب ارمیا رضا امیرخانی :
کتاب ارمیا رضا امیرخانی نخستین رمان بلند این نویسنده مشهور در حوزه ادبیات مقاومت است که در سال ۱۳۷۴ منتشر شد. رمان ارمیا یکی از پرفروش ترین کتاب های با موضوع جنگ محسوب می شود. قهرمان کتاب ارمیا امیرخانی، پسری از یک خانواده ثروتمند ساکن شمال شهر تهران و دانشجوی رشتهی مهندسی عمران است. او در زمستان ۱۳۶۶ سرباز داوطلب جنگ می شود و قصد حضور در جبهه را دارد. ارمیا در سال های پس از جنگ سعی دارد زندگی را شبیه قهرمانان رمان های کلاسیک اروپایی به گونه ای تجربه کند که با اصولش منطبق باشد، هر چند انگار این کار دشوارتر از جنگیدن است. او برای بسیاری از خوانندگان، شخصیتی محبوب و به یاد ماندنی است.
درباره طرح جلد کتاب :
طرح جلد کتاب از «مجید کاشانی» است که اشاره ضمنی به محتوای کتاب دارد. رضا امیرخانی در رابطه با آن گفته است : «علم می گوید : ماهی به خاطر دور شدن از آب، به دلایل طبیعی می میرد. اما هر کس یک بار بالا و پایین پریدن ماهی را دیده باشد، تصدیق می کند که ماهی از بی آبی نمی میرد. ماهی به خاطر آب خودش را می کشد! خشم…عجز…تنهایی…این ها لغاتی علمی نیستند. ارمیا ماهی بی دست و پای حلال گوشتی شده بود روی زمین!»
برشی از متن :
- دکتر شیشه را گرفت : «این شیشه مال یه آدم دوربین است با دیوپتری حدود…»
- ارمیا آرام تکرار می کرد : «دوربین، یک آدم دوربین»
- بعد اشكش بود كه روی ریشهایش برق زد . گفت: خیلی دوربین بود جاهایی را می دید كه من نمی دیدم کمتر کسی آن جاها را می دید. مطمئنم از داخل سنگر انتهای بهشت را می دید ولی نه از آنهایی که شیر و عسل و حوری ها را دید بزنند .
- مصطفی می توانست طول وجودت را اندازه بگیرد. می توانست بیاید داخل بدنت نه مثل رادیولوژیست . می توانست سنگ قلب را بشكند. قلبت را دیالیز می كرد…
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.