درباره کتاب آبنبات هل دار :
کتاب آبنبات هل دار ، داستان طنزی است از زبان یک کودک بجنوردی؛ برادر این کودک قرار است به جبهه برود. محسن، راوی داستان، فرزند آخر یک خانواده ۵ نفری است. آنها همراه مادربزرگ شان (بی بی) در یکی از محله های قدیم بجنورد زندگی می کنند. فضای داستان سرتاسر ماجراهای خندهدار و حیرتآور است؛ ماجراهایی که محسن آنها را ایجاد میکند. این کتاب، برای کسانی که از روزگار دهه ۱۳۶۰ خاطرات نوستالژیک دارند، برای نسل امروز هم، که دوستدارِ موقعیتهای طنزِ کُمیکاند، حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
محسن، قهرمان داستان، از روزگاری میگوید که مردم با مسائل ساده شادیهای بزرگی می آفریدند، مثلِ اولین تجربة رفتن به سینما؛ دیدنِ اولین تلویزیون رنگی؛ تجربة حضورِ نخستین خوراکیهای لوکس در خانة مردم. انجام دادنِ کارهای ساده برای محسن به ماجراجوییهایی تبدیل میشود که کمتر از هفت خان رستم نیست؛ کارهایی مثل رفتن به مدرسه و پخش آش نذری یا پخشِ کارتِ عروسی برای محسن ماجراهایی را رقم میزند که هر یک برای خوانندة کتاب دنیایی است پُر از خنده و نشاط.
خلاصه اینکه برای کسانی که دوستدار یادآوری روزهای پُرخاطره همراه با خندیدناند این کتاب حرفهای بسیاری برای گفتن دارد…
برشی از کتاب :
برای اینکه ارتباطات فامیلی حفظ شود، شنبه ها به خانه آقا برات می رفتیم و سریال اوشین را دور هم نگاه می کردیم. البته حفظ ارتباطات فامیلی بهانه بود و بیشتر به این دلیل می رفتیم تا با تلویزیون رنگی محمد سریال را ببینیم. معمولا نیم ساعت زودتر می رفتیم تا تلویزیون را از توی کارتن بسته بندی اش در بیاوریم. بعد از سریال هم دوباره تلویزیون را مثل حالت اولش توی کارتن قرار می دادیم تا وقتی که محمد می آید نو به نظر برسد.
موقع تماشای سریال اوشین قیافه ی بی بی از خود سریال تماشایی تر بود. چون تلویزیون را او خریده بود، با افتخار و غرور به تلویزیون نگاه می کرد و هر پنج دقیقه یک بار، مثل پیام بازرگانی، از روزی که غلام علی را برای خرید فرستاده بود برایمان خاطره تعریف می کرد.
فهرست کتاب آبنبات هل دار :
- راز
- خواستگاری
- کارت اضافی
- پلاک دوازده به علاوه یک
- بفرمایید حلیم!
- عقاب و لاشخورها
- از سرِ نو قزل خانوم!
- آب دادن دسته گل!
- روز رفتن
- نامه
- عمل و عکس العمل!
- چلّه چِخده بهار گلده
- بوی عید…
- غروب سیزده
- خیانت در خیانت
- قدم نو رسیده
- روز خوب، روز بد
- بش قارداش
- چند درس خال نزدیک
- اولین موزی که نخوردم
- معتاد
- کیش و مات
- خانم اوشین، آقای دلار
- چشم داشت
- اولین موزی که خوردم
- از نگاه یاران
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.