معرفی کتاب انگار خودم نیستم :
کتاب انگار خودم نیستم رمانی نوشته یاسمن خلیلی فرد است که گرفتاری ها و روزمرگی های جاری در جامعه ایران را نمایان می کند. در این رمان زندگی سه خانواده توسط هفت نفر و بیشتر از سوی زنان بازگو می شود. مردان در این کتاب اگرچه راوی مستقل هستند, اما در روند داستان به شکلی هوشمندانه برابر با زنان قرار گرفته اند و از دید آنان قضاوت می شوند. این هفت نفر عبارتند از کامروز، مسعود، کتی، نازنین، شانار، لعیا و مسعود. نویسنده که خود روانشناس است، شخصیت های مختلف داستان با رفتارهای متفاوت شان را در یک قالب رئالیستی تحلیل می کند.
رویدادها گذشته و حال را به هم پیوند می دهد تا پازل شخصیتی آدم هایش تکمیل شود. کتاب انگار خودم نیستم قصد ندارد وقایع دور از ذهن و ناملموس را شرح دهد بلکه آنچه نویسنده درصدد آن بوده است ترسیم روزمرگی هایی است که به مرور زمان منجر به تحول انسان ها می شوند؛ انسان هایی که از جنس تمام آدم های طبقه متوسط جامعه مدرن امروزی اند.
متن پشت جلد :
مگر می شود همه چیز انقدر سریع اتفاق بیفتد؟ می شود. می شود چشم هایت را ببندی و باز کنی و همه آن درد و رنج ها، همه آن کدورت ها، همه آن حرف های قلمبه شده توی گلو یک باره از بین بروند و یادت برود که اصلا اتفاق افتاده اند. من خودمم؟ من کامروزم؟ من همان کامروز مستاصلم؟ انگار دیگر خودم را نمی شناسم. انگار، به قول حمید هامون محبوبمان دیگر «من»، «من» نیست؛ انگار خودم نیستم…
برشی از متن :
می دانم به خاطر همین فرق ها عاشقش شده ام. هر چه ساعت شماطه دار خاطراتم را عقب تر می کشم لعیا را به خودم نزدیک تر می بینم و هرچه زمان را به جلو می رانم از او فاصله می گیرم، و آخر سر به نقطه ای می رسم که لعیا محو می شود. هرچه پلک می زنم نمی بینمش.
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.