کتاب روی ماه خداوند را ببوس :
کتاب روی ماه خداوند را ببوس نخستین اثر رسمی مصطفی مستور است که در سال ۱۳۷۹ منتشر شد و پس از آن به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ ایران تبدیل شد. به طوریکه تا کنون بیش از ۸۵ مرتبه تجدید چاپ شده است. روی محتوای این کتاب تمجیدها و انتقادهای زیادی از سوی مخاطبان شد که خود حاکی از تفکر ادبی موجود در متن کتاب است. داستان بر اساس اصول فلسفی تعریف شده و نویسنده سعی می کند تا افکار دینی، معرفت شناختی، جامعه شناختی و اندیشه های خود را با زبان شخصیت های داستان بیان کند.
ساختار و محتوای داستان طوری طراحی شده که نمی توان تقسیم بندی خاصی برای کتاب تعیین نمود. در این کتاب نویسنده سوالات زیادی را مطرح می کند که ممکن است برای خیلی از افراد پیش آمده باشد و برای آن جوابی نداشته باشند هر چند معلوم نیست جواب کتاب به سوالات قانع کننده باشد یا خیر؟ کتاب در ۲۰ بخش و بر پایه سوالات فلسفی یونس که همسر دوستش جولیا نیز درگیر آنهاست شکل می گیرد و او دائما در جدال عقل و منطق و و احساس ، بعضی اوقات دچار شک و تردید می شود که آیا واقعا خدا وجود دارد یا خیر؟
قسمتی از کتاب روی ماه خداوند را ببوس :
کاش یک تکه سنگ بودم. یک تکه چوب. مشتی خاک. کاش یک سپور بودم. یک نانوا. یک خیاط. دستفروش. دوره گرد. پزشک. وزیر. یک واکسی کنارِ خیابان. کاش کسی بودم که تو را نمی شناخت. کاش دلم از سنگ بود. کاش اصلا دل نداشتم. کاش اصلا نبودم. کاش نبودی. کاش می شد همه چیز را با تخته پاک کن پاک کرد. آخ مهتاب! کاش یکی از آجرهای خانه ات بودم. یا یک مشت خاک باغچه ات. کاش دستگیره اتاقت بودم تا روزی هزار بار مرا لمس کنی. کاش چادرت بودم. نه، کاش دستهایت بودم. کاش چشمهایت بودم. کاش دلت بودم. نه، کاش ریه هایت بودم تا نفس هایت را در من فرو ببری و از من بیرون بیاوری. کاش من تو بودم. کاش تومن بودی. کاش ما یکی بودیم. یک نفر دوتایی! “
برچسب: کتابهای مصطفی مستور
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.