جای خالی سلوچ

خلاصه کتاب جای خالی سلوچ دولت آبادی :

کتاب جای خالی سلوچ رمانی رئالیستی از محمود دولت آبادی است که وی پس از آزادی از زندان ساواک و در مدت ۷۰ روز نوشته است. دولت آبادی داستان کتاب را زمانی که دوره حبس خود را می گذارند در ذهنش پرورش داده بود. داستان ، روایت درد آور زندگی سخت یک زن روستایی به نام مِرگان در یکی از دور افتاده ترین نقاط ایران است که سعی می‌کند پس از ناپدید شدن ناگهانی همسرش سلوچ ، کانون خانواده اش را حفظ کند. خرید کتاب جای خالی سلوچ

مِرگان می ماند و فقر و بدبختی و بزرگ کردن کودکانش… کودکانی که کمتر از دیگران آزارش نمی دهند…مرگان در نبود سلوچ سختی های زیادی می کشد. هتک حرمت می شود و… خواندن رمان زیبای جای خالی سلوچ را که یکی از شاهکارهای دولت آبادی است از دست ندهید.

قسمت هایی از متن:

خوش خلقی او را باید از چاپلوسی جدا می کردند.روی گشاده مِرگان در کار ، نه برای خوشایند صاحب کار، بلکه برای به زانو درآوردن کار بود.

مرگان این را یاد گرفته که اگر دلمرده و افسرده به کار نزدیک بشود، به زانو در خواهد آمد و کار بر او سوار خواهد گشت. پس با روی گشاده و دل باز به کار می پیچید. طبعا کار چنین است که می خواهد تو را زمین بزند، از پا درآورد. این تو هستی که نباید پا بخوری، نباید از پا در بیایی و مِرگان نمی خواست خود را ذلیل، ذلیل کار ببیند. مرگان کار را درو می کرد. خرید کتاب جای خالی سلوچ

گاه آدم ، خود آدم عشق است. بودنش عشق است. رفتن و نگاه کردنش عشق است. دست و قلبش عشق است. در تو عشق می جوشد، بی آنکه ردش را بشناسی. بی آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده. شاید نخواهی هم. شاید هم بخواهی و ندانی. نتوانی که بدانی. عشق، گاهی همان یاد کمرنگ سلوچ است و دست های به گِل آلوده تو که دیواری را سفید می کنند. عشق، خود مِرگان است؛ پیدا و ناپیداست، عشق. گاه تو را به شوق می جنباند. و گاه به درد در چاهی فرو می کشد.