بادبادک باز

کتاب بادبادک باز نوشته خالد حسینی نویسنده افغان می باشد. بادبادک باز ترجمه مهدی غبرایی طبق نظر ایرانی ها بهترین ترجمه رمان بادبادک باز می باشد. خالد حسینی فرزند یک دیپلمات افغان است که در سال ۱۹۸۰ به آمریکا پناهنده شدند. وی در شمال کالیفرنیا طبابت می کند.

بادبادک در این کتاب نماد عشق و برادری و صلح و دوستی است. بادبادک ‏باز درباره دوستی و خیانت و بهای وفاداری است. درباره علایق پدر و پسر است و تسلط پدر، درباره عشق و ایثار است و دروغ هایشان، دربارۀ دور ماندن از اصل است و تمنّای بازگشت به آن.

خلاصه داستان رمان بادبادک باز :

بادبادک باز روایت زندگی دو نوجوان افغان به نام های امیر و حسن است که از کودکی با یکدیگر بزرگ شده اند و حتی از یک پستان شیر خورده اند. امیر فرزند یک ارباب اما حسن پسر خدمتکاری است نزد پدر امیر کار می کند. با حمله روسیه به افغانستان، خانواده ی امیر به آمریکا مهاجرت می کنند.

پس از پایان جنگ و وقتی که گروه طالبان در افغانستان حکومت می کند، حسن (دوست امیر) و همسرش به دست طالبان به قتل می رسند و یک پسر به نام سهراب از خودشان به جای می گذارند. امیر که از این موضوع مطلع می شود، به افغانستان سفر می کند تا با یافتن پسر دوست صمیمی خود، کمی از بار گناه گذشته بکاهد…