معرفی کتاب بانوی قصه :
همراز نام دختری است که در حرفه بازیگری تئاتر و صدا پیشه ای موفق است. او پس از گذشت سال ها از مرگ خواهرش، دایما به خاطر دیدار با خواهر زاده هایش با پدربزرگ بچه ها درگیر است. اما داستان با ورود «حامی» عموی تازه وارد بچه ها تغییر می کند. متانت و نگاه مثبت همراز به زندگی در کنار حمایت ها و آرامش حامی قرار می گیرد. همراز بانوی قصه ی این رابطه است. رابطه ای که زندگی همه را تحت تاثیر خود قرار می دهد. کتاب بانوی قصه نوشته الناز پاکپور، روایتی آرام از تلاش هنرمندانه و سنجیده «همراز» برای در کنار هم نگه داشتن اعضای باقی مانده ی انسانیت و مهر است. روایتی از یک عشق پر از تضاد اما زیبا که در فراز و نشیب های این تلاش شکل میگیرد.
برشی از متن کتاب :
ای کاش همراز… ای کاش کاری از من بر می اومد. چه الان، چه در گذشته، برای خواهرت نشد… من نه قصدم طلب بخشش یا هموار کردن راه برای حامد است، نه در نظر نگرفتن زجر رها. من برای رها کاری از دستم بر نیومد؛ که اگر بر می اومد به همین لحظه قسم دریغ نمی کردم.
نسیم خنک پاییزی از زیر نگاهمون رد شد. نسیمی که بدجور بوی محبت می داد و عین نوای آروم گیتار بود. قسم خوردنش به این لحظه، یعنی این لحظه براش مقدسه و من انگار که هنوز لال بودم. با حس کردن نسیم، دستش آروم به سمت شالم رفت. لبه هاش رو روی شونه م انداخت و محکم تر کرد و نگاهم کرد.
آدم ها همینن همراز. عین خود زندگی… گاهی ظالم، گاهی ریاکار، گاهی عصیان کار، گاهی بی وفا، گاهی پر از محبت. هیچ آدمی بد مطلق نیست. رها حتما با حامد روزهای زیبایی هم داشته، ساعت های زیبا، ساعت های زیبایی که نتیجه اش دو تا بچه هستن که داشتنشون به همه دنیا می ارزه.
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.