الموت

کتاب الموت ولادیمیر باتول که به زیر عنوان حسن صباح : پیر کوهستان هم مزین شده است درباره سرگذشت رهبر یک فرقه مذهبی به نام «اسماعیلیه» می باشد که از قلعه غیر قابل تصرف خود در شهر «الموت» که در کوه های شمالی ایران (شمال شرقی استان قزوین) واقع شده است؛ جنگ مقدسی را در برابر تُرکان رهبری می کند. مورخان تاریخ آن را سال ۱۰۹۳ میلادی نگاشته اند و سلجوقیان تُرک تبار در این هنگام بر سرزمینی حکومت می کنند که از هندوستان تا دریای میانه را در بر می گیرد. حسن صباح، این مرد نیرومند که تاریخ او را به نام «پیر کوهستان» می شناسد، سرانجام موفق می شود به یاری چند تن از جنگجویان بسیار جسورش، بدون آنکه از مرگ هیچگونه هراسی به دل داشته باشند، حکومت قدرتمند سلجوقیان را در طی یک سال در هم شکسته و ساقط کند.

او صاحب داروی اسرار آمیزی است (مواد مخدر)، زیرا این دارو می تواند هر کسی را در رویاهای شگفت انگیزی فرو برد. حسن صباح ابتدا فدائیان از جان گذشته اش را به کمک داروهای مخدر از خود بی خود کرده سپس دروازه های بهشت را به رویشان می گشاید، به طوری که این جوانان فدایی سرمست از کامیابی، به سادگی باورشان می شود که چند روزی را در باغ های آسمانی آفریدگار یکتا سپری کرده اند، از این روی برای بازگشت دوباره به آنجا دستورات رهبر خود- حسن ابن صباح- را کورکورانه پذیرفته و به مرحله اجرا در می آورند تا این که ناگهان شعله ور شدن آتش یک عشق موجب می گردد تا نقشه های ریاکارانه این مرد قدرتمند و ستمکار مورد تهدید جدی قرار بگیرد.

انگیزه نگارش کتاب از سوی ولادیمیر بارتول :

ولادیمیر بارتول با نگارش کتاب الموت ، نه تنها یک رمان تاریخی و هیجان انگیز را به رشته تحریر درآورده است، بلکه نوعی تشکیلات دیکتاتوری متعلق به گذشته ای دور را به گونه ای آموزنده توصیف نموده و ان را با مهارت استادانه ای در برابر چشمان خوانندگانش به نمایش گذاشته است. بارتول با نوشتن این رمان که مدت زمان کوتاهی قبل از آغاز جنگ جهانی دوم منتشر شده در برابر دیکتاتورهای زمان خود نظیر هیتلر، موسولینی و استالین شورید و بر ضد این آدم کشان به مبارزه برخاست.

کتاب الموت ولادیمیر بارتول شاهکاری است که سال های طولانی از نگاه شیفتگان آثار برجسته جهان پنهان نمانده بود و دنیای غرب از آن هیچگونه شناختی نداشت. بارتول خوانندگانش را به ایران قرن یازدهم میلادی می برد، یعنی کشوری که فرقه متعصب و جنایتکاری پیروزمندانه بر قلمروی گسترده ترکان مسلط می شود. در این راستا از مردان جسوری سخن می گوید که هرگز از مرگ نمی هراسند، از زنان زیبا و افسونگری صحبت می کند، و سرانجام به شرح چگونگی زندگی و ماجراهای ستمکار بی رحمی می پردازد که تاریخ او را «مرد کوهستان» نامیده است.