معرفی کتاب ایران برآمدن رضاخان ؛ برافتادن قاجار و نقش انگلیسها:
منابع و ماخذی که نویسنده در کتاب ایران برآمدن رضاخان ؛ برافتادن قاجار از آنها بهره گرفته اکثرا تازه و در تاریخ نگاری دوره مورد بحث در ایران بی سابقه است و ابتکار و پشتکار او را در ریشه یابی بسیاری از مشکلات کشور ما در قرن بیستم باید ستود. این مطالب مسلما موجب روشن شدن گوشه هایی از تاریخ معاصر ایران خواهد شد، ولی بهتر است داوری این امر به عهده مخاطبان گذاشته شود.
سالهای ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۵ از جالب توجه ترین و پر اهمیت ترین فصل های تاریخ قرن بیستم ایران است. این دوران با کودتایی باور نکردنی در نهایت شتابزدگی به تمهید افسری انگلیسی آغاز شد که از کشور و مردم ما تقریبا هیچ اطلاعی نداشت. نظامیان بریتانیا کمتر چنین خودسر دست به سیاست یازیده بودند، تا چه رسد که بدون دستور صریح دولت متبوع خود کودتا راه بیندازند. از این طرفه تر نقش وزیر مختار انگلستان در این کودتاست، این شخص از همان لحظه ورود به تهران به ابتکار خویش به کارهایی کاملا برخلاف توصیه های وزارت خارجه انگلیس پرداخت تا آنجا که سرانجام اعتماد وزیر خارجه بریتانیا را به کل از دست داد.
کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ و آمدن رضاخان نتیجه مستقیم ادامه سیاست ناواقعگری قرن نوزدهمی حکومت بریتانیا، و گل سر سبد آن قرارداد ۱۹۱۹، در ایران پس از جنگ جهانی اول بود، ایرانی که ملی گرایی تازه ای در آن عمیق ریشه دوانیده بود. کودتای افسری گمنام را که هیچ گونه تجربه سیاسی قبلی نداشت به قدرت رساند، اما رضاخان چنان به سرعت آموخت و چنان به سرعت خود را با اوضاع و احوال وفق داد که دست ماکیاولی را از پشت بست. سیاستمدار تازه کار در عرض پنج سال دودمانی را که بیش از ۱۳۰ سال بر ایران فرمان رانده بود از پا درآورد و خود بر تخت سلطنت نشست.
از پیشگفتار کتاب :
مطالب کتاب ایران برآمدن رضاخان ؛ برافتادن قاجار و نقش انگلیسها، تا سال ۱۳۰۵ را شامل می شود، یعنی اندکی پس از تاجگذاری، هر چند در فصل نهایی، در بخش «سخن آخر» به رویدادهای مهم دوران رضاشاه تا کناره گیری او در سال ۱۳۲۰ اشاره ای کوتاه شده است. تجدد عصر رضاشاه ژرف تر و نتیجه بخش تر از گام هایی بود که در بیست سال آخر سلطنت محمدرضا پهلوی در ایران برداشته شد یا حتی قرار بود برداشته شود.
با سقوط سلسله پهلوی در ۱۳۵۷، هواداران نظام نوین طبعا کوشیده اند تصویری بس تیره از بنیانگذاران آن خاندان ترسیم کنند، و این البته شگفت آور نیست: حکومت های روز پیوسته برای توجیه خود دست به دامن تاریخ می زنند و آن را پیچ و تاب می دهند. چنین واکنشی با توجه به سیاست های ضد مذهبی رضاشاه به خودی خود قابل درک است. با این حال انکار سهم وی در پیدایش ایران مدرن ناروا است.
روایت های نادرست در بیست سال گذشته بسیار بر زبان آمده است. کتاب ایران برآمدن رضاخان ؛ برافتادن قاجار سعی دارد تصویری متعادل از یکی از زمامداران برجسته قرن بیستم ایران به دست دهد. تاریخ نویس داده های تاریخی را ناگزیر بر حسب گرایش خویش تفسیر می کند. عینیت صد در صد معمولا پنداری واهی است، ولی باید کوشید با پژوهش دقیق دست کم از حقایق کوچک را عیان ساخت و میان واقعیت و خیال تمایز نهاد.
مسئولیت تاریخ نگار خطیر است، «تاریخ برای ملت مانند حافظه برای فرد است. همان گونه که فرد بی حافظه گم و گور می شود و نمی داند کجا بوده و کجا می رود، ملت نیز نمی تواند بدون مفهوم گذشته از عهده حال یا آینده خود برآید.
فهرست مطالب کتاب :
- ایران در دوران سلطنت قاجار
- قرارداد ۱۹۱۹
- قرارداد در سراشیب زوال
- کناره گیری وثوق الدوله
- نخست وزیری مشیرالدوله (حسن پیرنیا)
- نخست وزیری سپهدار
- مقدمه کودتا
- رضاخان و کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹
- صد روز حکومت سید ضیاء
- دولت اول قوام
- نخست وزیری نوبتی
- نخست وزیری رضاخان و جنبش جمهوری
- وحدت ایران
- انقراض سلسله قاجار
- آغاز عصر پهلوی
- سخن آخر
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.