خاطرات شعبان جعفری

معرفی کتاب خاطرات شعبان جعفری :

شعبان جعفری معروف به شعبون بی مخ متولد سال ۱۳۰۰ در محله درخونگاه منطقه سنگلج در قلب شهر تهران بود، او اصالتا اهل تهران بود و پدر و مادرش از اهالی روستاهای شمال غرب تهران بودند. یکی از شخصیت های جنجالی تاریخ معاصر ایران و از بازیگران مهم کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بود.وی باستانی کار و زورخانه دار ایرانی بود که بیشتر به خاطر شاه دوستی و حضورش در حرکات سیاسی به خصوص در کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ شهرت یافت. وی در جریان انقلاب اسلامی از ایران فرار کرد و دقیقا در ۲۸ مرداد ۱۳۸۵ در کالیفرنیا آمریکا درگذشت. کتاب خاطرات شعبان جعفری دستاورد بیش از ۸۰ ساعت نشست و ۳۰ ساعت مصاحبه ضبط شده با اوست. خرید کتاب خاطرات شعبان بی مخ

در روند این گفتگوها و رفت و آمد به آپارتمان کوچک و بسیار ساده او، گوشه هایی از شخصیت شعبان جعفری برای من (هما سرشار) روشن شد که برای یک آن فکرش را هم نمی کردم : مردی سنتی، لوطی منش، قانع، شاکر داده ها و نداده ها، بلند طبع، تیزهوش، محتاط و محافظه کار، شوخ طبع و نکته سنج؛ یکی از همان اهالی آشنای جنوب شهر با محفوظاتی بکر و دست نخورده و فرهنگی قالب گرفته و پیش ساخته، موجودی وقت شناس و منظم با حافظه شفاف و اهل شعر و شاعری؛ ورزشکاری عاشق قدرت و هر آنچه نشان از این قدرت دارد که کمترینش می تواند لباس ارتشی و نظامی باشد؛ انسانی که کمبود دانش کتابی اش را با یک ارتباط ویژه حسی و بدون کلام به سادگی ممکن می سازد؛ مردی خودساخته با توانایی بهره برداری هشیارانه از فرصت هایی که در زندگی پیش می آید.

چرا مصاحبه با شعبان جعفری؟

شاید برای عده ای این پرسش پیش بیاید که «چرا مصاحبه با شعبان جعفری؟» پاسخ بسیار روشن است : بسیاری درباره سال های پر آشوب ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ و رویدادهای ۱۴ آذر، ۳۰ تیر، ۹ اسفند و ۲۸ مرداد گفته اند و نوشته اند، ولی هنوز اهل قلمی از زبان و دید کسی که آن لحظات پر تنش کودتا را در خیابان زیسته و در معرکه و میان گود بوده چیزی ننوشته است. هدف من از این مصاحبه، گردآوری آگاهی های سیاسی-اجتماعی از منظری نوین بوده، نه ثبت و ضبط فرهنگ لوطی گری یا جنوب شهری که امیدوارم پژوهشگران مردم شناس هر چه زودتر به این مهم نیز بپردازند.

آنچه در سراسر کتاب خاطرات شعبان جعفری می خوانید جز همان که خود وی گفته، نیست.  او با من پیمان بست که هر آنچه را پاسخ می دهد عین واقعیت باشد و آن پرسشی را که نخواهد، پاسخ ندهد. برای بسیاری از آنچه گفته است دنبال مدرک و سند گشته ام، تا آنجا که می شد به آرشیوها، مراکز اسناد و کتابخانه ها سر زده ام و از راهنمایی ها، گفته ها و نوشته های دیگران سود برده ام. تا آنجا که توانستم اینجا و آنجا پای صحبت شاهدان دیگر نشستم، ولی برای پاره ای از رویدادها دستم به دامان شاهدی نرسید. مقابله کردن همه گفته ها با سند و مدرک امکانپذیر نبود. تا آنجا که می شد رفتم و باقی مانده را به شمای خواننده می سپارم.

واژه نامه ورزش باستانی به روایت شعبان جعفری

پیوست پایانی کتاب خاطرات شعبان جعفری با عنوان واژه نامه ورزش باستانی به روایت شعبان جعفری از لا به لای آرشیو شخصی خود وی که سال ها درون یک قوطی مقوایی بزرگ در گوشه اتاقش نشسته بود در آمده است. امیدوارم حق مطلب را ادا کرده باشم که بزرگترین عشق زندگی او همین ورزش باستانی بود. تنظیم این کتاب بیشتر به دوختن یک توپ چهل تکه شباهت داشت. در فرآیند این ریزه کاری ها شعبان جعفری با صبوری – پنجشنبه هایی که با هم دیدار داشتیم – یک عکس، یک بریده نشریه، یک نامه یا یک بیانیه برای من آورد. بسیاری از یاران من  و رفقای او در گردآوری عکس ها و اسناد، ما را یاری دادند. خرید کتاب خاطرات شعبان بی مخ