معرفی کتاب شازده حمام (۵ جلدی):
کتاب شازده حمام، بخشی از خاطرات دوران کودکی، نوجوانی و جوانی محمد حسين پاپلی يزدی در محله ای فقیر نشین در شهر قدیمی و کویری یزد است. وی که در سال ۱۳۲۷ خورشيدی در این شهر به دنيا آمده، دوران كودكی و نوجوانی را نیز در یزد سپری کرده است. دکتر پاپلی، فارغ التحصیل جغرافیا در ایران و استاد مدعو دانشگاه سوربن فرانسه است. از مقدمه جلد اول و دوم کتاب: خرید کتاب شازده حمام
هیچ آدم ۵۵ ساله ای، حتی آدم های خیلی باهوش، نمی توانند اولین خاطرات بچگی خود را تاریخ گذاری دقیق کنند و بگویند فلان خاطره مال فلان روز و فلان سال است. چیزهای مبهمی از اولین خاطرات بچگی در ذهن آدم است، البته بچه های پول دار امروزی که نسل ابزار مدرن هستند و پدر و مادرشان دایم از آنها فیلم تهیه می کنند و در فیلم تاریخ، ساعت، روز، ماه و سال وقایع را ذکر می کنند و هر چند هفته یک بار این فیلم ها را به آنها نشان می دهند، ممکن است در آینده وقتی ۶۰-۷۰ ساله هم شدند خاطرات کودکی شان را دقیق به یاد آورند. کتاب خاطرات شازده حمام
آدم هایی که در سال ۱۳۲۷ در شهر یزد به دنیا آمده بودند و در آن زمان هنوز برق و بالطبع یخچال، تلویزیون، ضبط صوت، ویدئو و کامپیوتر و…، آب لولوه کشی، حمام دوش دار، توالت سیفون دار، کوچه آسفالت شده، رفتگر شهرداری و… نبود خاطرات کودکی شان از نظر تاریخی کاملا درهم و برهم است. این خاطره نویس هم همین وضعیت را دارد اما می تواند تشخیص بدهد که کدام خاطرات مربوط به قبل از دبستان و کدام مربوط به دوران دبستان و دوره های بعد بوده است.
عناوین دوره ۵ جلدی:
- جلد اول و دوم مربوط به دوران کودکی (سالهای ۱۳۳۰ الی ۱۳۴۰) شامل حدود ۱۰۰ داستان: ۶۳۲ صفحه (مصور، بخشی رنگی)
- جلد سوم کتاب مربوط به دوران نوجوانی (سالهای ۱۳۳۸ الی ۱۳۴۶) شامل ۶۰ داستان: ۵۱۲ صفحه
- جلد چهارم کتاب خاطرات شازده حمام: ۳۶۸ صفحه
- جلد پنجم شازده حمام در میان کردهای سلیمانیه: ۲۹۰ صفحه
- خرید کتاب شازده حمام
بخشی از داستان سینمای آقای پاچه (جلد ۱ و ۲):
آقای پاچه مرد بسیار شیک، تر و تمیز، قد بلند، خوش تیپ و بسیار مودبی بود. به نظرم کارمند شهرداری بود ولی به آقای پاچه مشهور بود. سینمایی دایر کرده بود که تابلو نداشت و به سینمای آقای پاچه معروف بود.
۱۰ سال داشتم که برای اولین بار به سینما رفتم. سینمای آقای پاچه واقع در کوچه سینما، خیابان کرمان یزد، فیلم شب نشینی در جهنم را نشان می داد. این سینما به اصطلاح سینمای تابستانی بود.
گاه اتفاق میافتاد که شخص مهمی، خودش یا خانوادهاش، بعد از اینکه ۲۰ دقیقه از فیلم گذشته بود به سینما می آمد. مسئول سینما با صدای بلند صدا می زد آی عباس آقا، خانواده آقای رئیس شهربانی تشریف آوردند، فیلم را از نو شروع کن. فیلم دوباره شروع میشد.
بچه ها خوشحال می شدند که دوباره فیلم را میبینند و کف می زندند. گاهی هم خانواده رؤسا فکر میکردند مردم به خاطر آنها کف میزنند و خودشان را می گرفتند. خرید کتاب شازده حمام
نقد و بررسیها0
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.